loading...
بهشت هرمزگان
علی نقی نجاری پور بازدید : 356 چهارشنبه 20 فروردین 1393 نظرات (0)
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچکس نبود.در روزگاران گذشته زن و شوهری زندگی می کردند که این شوهر درحق زنش نامهربان بود.زن ازدست شوهرش ناراحت و دلگیر بود.

.پیرزن دانایی در همسایگی آن ها زندگی می کرد. روزی از روزها زن پیش همسایه دانایش رفت و سفره دلش را پیش او گشود و از همسایه دانایش راه چاره خواست.

پیرزن دانا به او گفت:درنزدیکی های کوهستان...

بقیه در ادامه مطلب...

به ادامه مطلب بروید...


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما اهل کدام شهر استان هرمزگان هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 52
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 138
  • بازدید امروز : 148
  • باردید دیروز : 288
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 2,559
  • بازدید ماه : 5,929
  • بازدید سال : 26,039
  • بازدید کلی : 230,430
  • کدهای اختصاصی